فندق کوچولو به سرزمین وجودم خوش اومدی
من و محمد مهربونم درتاریخ 1390/08/29 با هم یکی شدیم و از همون اول عاشق بچه بودیم طوری که از اول با هم قرار گذاشته بودیم که بعد از اولین سالگرد ازدواجمون نی نی دار بشیم، ولی فکرشو نمیکردیم که خدا اینقدر مهربونه که ما رو سر وقت به آرزومون برسونه.نورای عزیزم شما ثمره عشق منو و بابا محمدی و از خدا میخوام همیشه شاد؟،سالم و خوشبخت باشی. عزیز دلم خیلی دوست داشتم از زمان بارداری این وبلاگو برات بسازم ولی متاسفانه فرصت نکردم،تا اینکه توی 11 ماهگیت به لطف مریم جون و آیدین نازنینش فرصتی پیش اومد تا خاطراتت رو برات ثبت کنم.کلی مدیون مریم جونم. بخاطر همین مسئله یه سری اتفاقات مهم رو برات به اختصار می نویسم.البته عروسک قشنگم همه این خاطرات و ات...
نویسنده :
مامانی سمیرا
8:30